«دستيدستي خودم را ميدادم دست مامورها و بعد هم زندان كه چه؟ كه آينده تضمين شده، باد هوا و پر! پس جواب آقاي باباي خنس را كي ميداد، مخارج ترمهايي كه سلفيده بود را تو گرن ميگرفتي؟ نه بگو، نه ديگر؟ رسم كشيده شده بود. پيرم درآمده بود. چرا بايد خودم را به خاك سياه مينشاندم. خوب زور داشت. نداشت؟ د داشت. داشت خب. چرا حالا داد ميزني و شانه بالا مياندازي؟ ببينم اصلا تو ميداني ناخن كشيدن و داد زدن از درد يعني چه؟ داد زد: «يه كاري كن، چرا وايسادي بر و بر من رو نگاه مي كني؟»
نويسنده | فرحناز عليزاده |
قطع | رقعي |
نوع جلد | شوميز |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 112 |
نوبت چاپ | 1 |
ابعاد | 14.5 * 21.5 * 0.6 |
وزن | 139 |
سال چاپ | 1396 |
هنوز نظري ثبت نشده است