يكي از اهدافي كه از نوشتن اين كتاب داشتم، نشان دادن راه‌كاري ساده براي پرداختن به مسائل زندگي روزمره با رويكرد مسئله‌گشايي است. اما هدف من تنها ارائه مجموعه‌اي از مهارت‌ها نيست. چون مسئله‌گشا بودن فقط يك توانايي نيست، بلكه عادتي است تماما فكري. عادتي كه افراد را وامي‌دارد تا بهترين خصوصيات خود را آشكار كنند و به شيوه‌اي مثبت جهان را شكل دهند.
مسئله‌گشايان واقعي به جاي پذيرفتن وضعيت موجود، مي‌كوشند پيوسته بر جهان پيرامون‌شان تاثير بگذارند. تصور كن جهان ما چقدر متفاوت مي‌شد اگر رهبراني چون مهاتما گاندي، مارتين لوتركينگ و نلسون ماندلا، و مديراني مثل بيل گيتس و استيو جابز فاقد چنين نگرشي بودند..
