همچنان كه با جمجمه در شكستگي خشت سوختهاي فرو ميرفتيم كه لحد ما در زمين بود و انگار چشمانمان ميخواستند سفير تنمان باشند و عبور كنند از سنگ و خاك و گدازه و آتش ملتهب، سلسلهاي از اجزاي وقايع فراموششده سر راه پيدايشان مي شد، مثلا صداي ضجهالتجايي يا تصويري از شعلهاي يا بويي حاكي از آتش خرمني كه تا ابدالاباد ميسوخت، عضلات بدنهاي خيس از خون و عرق و گناه فرمانها و شليك توپها و ريزش عمارتها و تلنبار ويراني در منظر عمق تاريك دهليزي در آن سو.ي روزني...
نويسنده | ابوتراب خسروي |
قطع | رقعي |
نوع جلد | شوميز |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 396 |
نوبت چاپ | 1 |
ابعاد | 13 * 1.8 * 20 |
وزن | 380 |
سال چاپ | 1394 |
هنوز نظري ثبت نشده است