شاهکاري ديگر از مجموعه عظيم کمدي انساني، شاخه «زندگي شهرستاني»، که به قول ويکتور هوگو جاي آن داشت نويسنده تاريخ انساني ميناميدش نه کمدي انساني. داستان دوشيزه کرمون سادهدل، که ديري از سن ازدواجش گذشته است و اکنون در چهلودوسالگي سه نفر سوداي ازدواج با او را دارند: يک شواليه آس و پاس، به سوداي درربودن ثروت او، يک سفتهباز پير ثروتمند مکار، به سوداي آنکه با اين ازدواج به محافل اشرافي راه يابد، و جوان نابغه عفيفي که عاشق زيبايي دوشيزه است اما جرئتش را ندارد که عشق خود را ابراز کند. دختر اما در نتيجه حوادثي چند، مأيوس و سرخورده، تن به ازدواج با سفتهباز پير ميدهد چون نميخواهد باکره از جهان رخت بربندد. اما آيا حالا که او بانو دو بوسکيه خوانده ميشود، به مراد دل رسيده است؟ آيا به لذتي که استحقاقش را دارد دست يافته است؟ پيردختر رمانيست به لحاظ تحليل رواني در حد اعلاي درخشندگي. دوشيزه کرمون که نميدانيم بايد او را پس از ازدواج «بانو» کرمون بخوانيم يا با عنوان «دوشيزه» از او ياد کنيم، يکي از زندهترين شخصيتهاي کل مجموعه کمدي انسانيست. داستاني با تصاويري درخشان از زندگي شهرستاني، شبنشينيها، زدوبندها، سودجوييهاي سياسي و مالي، سرشار از واقعبيني، با دقيقترين و مجسمترين توصيفها.
نويسنده | اونوره دو بالزاك |
قطع | رقعي |
مترجم | محمدجعفر پوينده |
نوع جلد | شوميز |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 252 |
نوبت چاپ | 1 |
ابعاد | * * |
سال چاپ | 1402 |
هنوز نظري ثبت نشده است