ارسطو پس از مطالعه تعدادي از قوانين اساسي و نظري دولت شهرها، آنها را براساس معيارهاي مختلفي طبقه‌بندي کرد. در يک سو قوانين اساسي واقعي (يا خوب) قرار دارند که به دليل هدف آنها که خير عمومي است خوب تلقي مي‌شوند و در طرف ديگر قوانين اساسي منحرف است، زيرا فقط سعادت بخشي از جامعه را هدف قرار مي‌دهند. واژه سياست (politics) مشتق از واژه يوناني پوليس (polis) است و به دولت شهرها اشاره دارد. به عقيده ارسطو «انسان حيوان سياسي است» و بالاترين سطح جهان سياست پوليس است؛ بنابراين براي يک زندگي خوب و مرفه ضروري است که شهروند يک دولت شهر بود. ارسطو سياست را در شش بخش و هشت کتاب نگاشته و در آن به موضوعات خانواده، تدبير منزل، بندگي، مالکيت، زناشويي، نظريات افلاطون و نقد حکومت هاي اسپارت و کرت و کارتاژ، قانون اساسي و مسائل مربوط به آن، انواع گوناگون دموکراسي، اليگارشي، جمهوري يا حکومت حد وسط ميان آن دو، علل انقلاب‌ها در حکومت‌ها، روش تشکيل دموکراسي‌ها، اليگارشي‌ها، و روش پايدار داشتن آنها و حکومت کمال مطلوب مي پردازد.