كار شاغلام پخت و پز و فروختن جغوربغور «حسرتالملوك» بود. بعدازظهر تا شب سر چارراه گمرك اميريه چسبيده به دكون نونوايي سنگكي آقالياس بساط ميكرد و با اون صداي خوشش ميزد زير آواز، «دل دارم قلوه دارم كباب سرخ كرده دارم...» عطر و بويي راه مينداخت كه هر عابري رو به طرف خودش ميكشوند. ماهي يه بارم شاغلام دل و جيگر و خوشگوشت ميآورد خونه، منقل و زغالو ميذاش بغل باغچه، دل و جيگرارو سيخ ميكرد و ميچيد رو آتيش و اهل خونه رو دعوت ميكرد. بادبزنو دس ميگرفت و سيخو زير و رو ميكرد و ميزد زير آواز. از جواد يساري و داود مقامي و عباس قادري و نعمت آغاسي براشون ميخوند و گاهيام يه كوچه باغي مهمونشون ميكرد و حال و هواي ديگهاي به بزم خودش ميداد.
نويسنده | مرتضي احمدي |
قطع | رقعي |
نوع جلد | شوميز |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 96 |
نوبت چاپ | 2 |
ابعاد | 14.5 * 21.5 * 0.5 |
وزن | 150 |
سال چاپ | 1395 |
هنوز نظري ثبت نشده است