استاد، از راهرو، از ميان همهمه و سلام سلام دانشجوها، كيف به دست، ميرفت. دلنشين دويد، راهش را بست، روبهرويش ايستاد:
- سلام آقاي دكتر.
- سلام جانم، فرمايش؟
- استاد، شما طوطي خانم يادتان هست؟
استاد نرمه گوشش را با دو انگشت مالاند. چشم تنگ كرد، لبهاش را جمع كرد. لب پايين را گذاشت لاي دندانهاش، كمي فشار داد. دلنشين را نگاه كرد، خوب نگاه كرد. لبخندش را ديد:
- تو دختر طوطي هستي! چه شباهتي، چه زود بزرگ شدي!
نويسنده | هوشنگ مرادي كرماني |
قطع | رقعي |
نوع جلد | شوميز |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 224 |
نوبت چاپ | 2 |
ابعاد | 14.3 * 1 * 21 |
وزن | 250 |
سال چاپ | 1398 |
هنوز نظري ثبت نشده است