- جزییاتمادر نميتوانست قبول كند كه كسي مثل من به فرمانش عمل نكرده است. اگر به گوشش ميرسيد كه زكريا هواهايي در سر دارد، تا مرا ميديد رو بر ميگردانيد، تا غيظ كند و با من حرف نزند. اگر اينطور باشد ديگر به بالاگدار برنميگردم، چه برسد به عمارت خاننشين. حدس ميزدم كه حتما خاله مادر چيزهايي به ياد ميآور...
- مشخصات محصول
- بررسی ها0
تماس با پشتیبانی