نيچه فيلسوف شاعر، يا شاعرِ فيلسوفي است كه زندگي را برترين ارزش ميداند، و همواره "آنچه يافت مينشود" را ميجويد. نيچه نوعي "سلحشور" است، به كارهاي دشوار عشق ميورزد، آثارش را با همهي وجودش مينويسد، حساب و كتاب بر نميتابد، از ارزش داوري، از پيشداوري و پيشگويي و تناقضگويي پروا ندارد، و انسجام حقيقي انديشه را نه در نظمي مبتني بر سيستم كه در آزادي و تنوع آزمايش و فرضيه ميبيند. به گفتهي هيدگر، او ميخواهد از "ديد و درك شهودي" نظريه بسازدـ كاري كه، البته، محال به نظر ميرسد. اما او به افقهاي دور چشم ميدوزد و از نابود شدن در راه عشقِ به زندگي نميهراسد. آنچه نيچه به ما ميآموزد، انديشيدن، شادبودن، و شكوه پرواز را به تصور در آوردن است. او خود، به رغم درد و اندوه فراوان، زيباييهاي هستي را دوست دارد و براي "امكانات دلپذير زندگي" آغوش ميگشايد. در چنين گفت زرتشت، فلسفه و شعر در هم ميآميزند و بازگشت ابدي، به شادي تجسم جاودانه ميبخشد.
نويسنده | ژيل دلوز |
قطع | رقعي |
مترجم | پرويز همايونپور |
نوع جلد | شوميز |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 152 |
نوبت چاپ | 7 |
ابعاد | 14 * 0.75 * 21 |
وزن | 175 |
سال چاپ | 1394 |
هنوز نظري ثبت نشده است