هر كدام از بچهها چيزي ميخواست. خدمتگزار مدرسه رفت و از بقالي رو به روي مدرسه پنير خريد و نان لواش آورد. چند تا از بچهها گرسنه خوابشان برده بود. بيدارشان هم كه كردند چيزي نخوردند. زانوهاشان را تا كردند توي شكمشان و خوابيدند. خانم غصه خورد. و كاري ازش برنميآمد. خانم بچههاي كوچك را نگاه كرد و تا صبح غصه خورد.
نويسنده | هوشنگ مرادي كرماني |
قطع | رقعي |
نوع جلد | شوميز |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 160 |
نوبت چاپ | 16 |
ابعاد | 14.1 * 0.7 * 21.1 |
وزن | 200 |
سال چاپ | 1400 |
هنوز نظري ثبت نشده است