مرد خنديد نمتو گفت : آها 000 فهميدم پس اونجا همه اربابند.
نه اين جور كه نه اون جا نه كسي اربابه نه رعيت.
مرد لحظهاي انديشيد و اين گونه نتيجه گيري كرد: يعني نه كسي كار ميكنه و نه كس رنج ميكشه. درسته؟
نه ميليونها نفر كار ميكنند و رنج ميكشند.
خوب 000 اينها رعيتند ديگه.
از اين لحاظ درسته يك عده رعيت وجود دارند. ولي اربابان اونها ماموران پليس يا بازرگانها هستند.
| نويسنده | آلبر كامو |
| قطع | رقعي |
| مترجم | محمدرضا آخوندزاده |
| نوع جلد | شوميز |
| زبان | فارسي |
| تعداد صفحات | 184 |
| نوبت چاپ | 5 |
| ابعاد | 14.65 * 0.8 * 21.5 |
| وزن | 200 |
| سال چاپ | 1397 |
هنوز نظري ثبت نشده است