آدمهاي دوراسي فاجعه که به سراغشان ميآيد، حسِ عاشق شدنشان گل ميکند. چندي فکر ميکنيم عشقي صورت بسته است اما عشقِ دوراسي محکوم است به فنا شدن و فنا زيستن. در ميگويد ويران کن، آدمهايي هستند که همديگر را ميبينند، انگار صرفاً ميبينند، صداي هم را ميشنوند، انگار صرفاً ميشنوند. و خيلي کُند و عميق عاشق ميشوند و رنگ ميبازند و محو ميشوند. تاريخِ شخصيِ زوال را روايت ميکند مارگريت دوراس؛ زوالِ عشق، و زوالِ تن. زوالِ شورمندانه? خود.
نويسنده | مارگريت دوراس |
قطع | رقعي |
مترجم | فريده زنديه |
نوع جلد | شوميز |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 104 |
نوبت چاپ | 1 |
ابعاد | * * |
وزن | 110 |
سال چاپ | 1403 |
هنوز نظري ثبت نشده است