استريندبرگ نويسنده اي نوخواه و نوپرداز است و در هيچ قالب مشخص و خاصي قرار نمي گيرد. آثارش را ميتوان از منظرهاي متفاوت و متأثر و مبدع مکتب هاي مختلفي از جمله اکسپرسيونيسم، امپرسيونيسم ،ناتوراليسم ،رئاليسم ..... بررسي کرد نويسنده اي که خود تحت تأثير انديشه هاي داروين، مارکس ،نيچه، شوپنهاور، سوئدنبورگ، براند، زولا، فرويد، ايبسن .... بوده است و از انديشه آنان در آثار خود بهره گرفته است که در اين ميان تأثير نيچه و سوئدنبورگ به مراتب بيشتر است. به طوري که بسياري از نوشته هايش را براي نيچه ميفرستاد و از او نظر
ميخواست استريندبرگ هم همچون نيچه به ابر انسان مي انديشيد. چنانچه خود در يکي از گفت و گوهايش متذکر ميشود که «ابرانسان در دلم جاي دارد اوست نخستين و تنها دل بستگي ام نه انسان نه نزديک ترين کس نه مسکين ترين کس و نه رنجيده ترين ونه بهترين کس.» نويسنده در تصويري سمبوليستي با آميزه هايي از امپرسيون و رئاليسم در جهاني سياه و سفيد و اکسپرسيون شده با رگه هايي از نمايش بيهودگي ،انسان زندگي و تباهي بي حد و حصرش؛ تصويري تلخ از رنج انسان و کابوس زندگي را به نمايش مي گذارد که همه اينها در کنار تأثير انديشه اي امانوئل سوئدنبورگ؛ «تراژدي آميخته به عرفان يا يک تعزيه يا صحنه هايي از دوزخ همراه با اشباح و اوهام را به تصوير ميکشد. استريندبرگ در پرتو انديشه هاي سودنبورگ به تجزيه و تحليل زندگي، مرگ و زندگي پس از مرگ در نمايش يک رويا مي پردازد. در جهان رويايي عرفاني که بخشي از يک کابوس يا رويا ميتواند باشد انسان ها بعد از رسيدن به پادشاهي مرگ در زندگي پس از مرگ سرگردان و آشفته در ميان زنده ها در رفت و آمدند.
نويسنده | آگوست استريندبرگ |
قطع | رقعي |
مترجم | جواد عا |
نوع جلد | شوميز |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 146 |
نوبت چاپ | 1 |
ابعاد | 19 * 21 * 1 |
وزن | 150 |
سال چاپ | 1403 |
هنوز نظري ثبت نشده است