نمايشنامه درخت شکوفههاي زرد حاصل به متن رسيدن حاشيه است؛ حاشيهاي بر بيست سال از زندگي «رعنا» و «حافظ» که بهتدريج به محور اصلي روايت تبديل ميشود. اين نمايشنامه را ميتوان بازگويي و فوران احساسي چندين و چند ساله دانست؛ طوفاني که بر آرامش چيره ميشود و روايتگر جدايي و بيحرمتي و اشک است. البته در نهايت، به ابتداي داستان و روز اول برميگرديم و تصميمي که برخلاف ميل گرفته ميشود. از مهدي ميرباقري، نمايشنامهنويس، کارگردان و فيلمنامهنويس، نمايشنامههاي متعددي منتشر شده و مورد استقبال قرار گرفته است.
«ده سال گذشته، گرماي اون غروب رو يادمه. زندگي همينه، بايد خاطره داشت، دلتنگي داشت، عاشق بود، بايد شکست خورد، زخم داشت، غم داشت، همه اينا بعداً تبديل به شادي ميشه، به يه يادآوري، به يه احساس خوشايند، مثل يه نمايش.»
نويسنده | مهدي ميرباقري |
قطع | جيبي |
نوع جلد | شوميز |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 63 |
نوبت چاپ | 1 |
ابعاد | * * |
سال چاپ | 1402 |
هنوز نظري ثبت نشده است