«با پيادهروي از ايدهي هويت، از وسوسهي کسيبودن، يا اسم و گذشتهاي داشتن ميگريزيم… آزاديِ برآمده از پيادهروي در کسينبودن است؛ زيرا بدني که پياده ميرود گذشته يا پيشينهاي ندارد، تنها گردابي است در جريان بسيار کهن زندگي.»
کتاب حاضر با پيادهرفتن از منظرهاي گوناگون -زيارت، گردش، راهپيمايي اعتراضي، طبيعتگردي، پرسهزني- سروکار دارد و اينکه هر يک چه از ما ميگويند؛ و نيز از سلوک مشاهيري سخن ميراند که پيادهرفتن جزو لاينفک زندگيشان بوده است: تورو و شوق زير پا گذاشتن جنگل والدن و غرقشدن در حيات وحش؛ رمبو و پيادهرفتن به منزلهي ابراز خشم؛ دونروال و پرسهزدن براي فرار از ماخوليا؛ روسو و راهرفتن براي فکرکردن؛ نيچه و کوهپيمودن براي فلسفيدن؛ کانت و قدمزدن براي فراغت از فلسفيدن و حفظ سلامت؛ گاندي و راهپيماييکردن براي اعتراض مسالمتآميز. آري، «هنگامي که بر پاي خود بايستيم، ديگر آنجا که هستيم نميمانيم.»
نويسنده | فردريگ گرو |
قطع | رقعي |
مترجم | مهدي اميرخانلو |
نوع جلد | شوميز |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 240 |
نوبت چاپ | 1 |
ابعاد | * * |
سال چاپ | 1402 |
هنوز نظري ثبت نشده است