کتاب حاضر حاصل جستوجو در ميان هزاران سند شخصي، دفترچهي خاطرات، نامهها، اشعار و ميراث مکتوبي است که از هانا آرنت باقي مانده است. سامانتا رز هيل تصويري واقعي و چندبعدي از زندگي آرنت ساخته است. او نظريهپردازِ ابتذال شر و مفسر ريشههاي توتاليتاريسم را روي صحنه آورده و روي زندگي و منظومهي فکري اين متفکر نور تابانده، روي زندگي زني که از اطلاق لفظ فيلسوف به خودش چندان هم خوشش نميآمد.
نويسنده از شکستها، غمها، عاشقانهها و درهاي بسته به روي هانا آرنت پرده برداشته؛ حتي از اين هم جلوتر رفته و طبع شعر و ذهن لطيف او را بازنمايي کرده است. رز هيل در اين کتاب نشان داده که چطور دغدغهي قضاوت و مفهوم عدالت جانمايهي تفکر آرنت بوده -حتي در خصوصيترين ابعاد زندگياش- و اينکه چرا هنوز بحث ايدههاي آرنت چنين مناقشهبرانگيز است.
«البته خيلي خوب است که هميشه از آدم ستايش کنند. اما اين واقعاً مهم نيست، هميشه بهتر اين است که آدم را بفهمند.»
-از نامهي هانا آرنت به راجر ارهرا،
تابستان 1967
نويسنده | سامانتا رزهيل |
قطع | رقعي |
مترجم | علي معظمي |
نوع جلد | شوميز |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 248 |
نوبت چاپ | 1 |
ابعاد | * * |
سال چاپ | 1402 |
هنوز نظري ثبت نشده است