نويسندهاي موفق که براي نوشتن داستان نياز به الهام دارد در جستجوي قهرمان جديدش راهي خيابان ميشود. او با دستمايهي شانسواقبال چالشي بزرگ را براي خود در نظر ميگيرد: «شخصيت کتاب جديدم اولين فردي است که امروز در خيابان ملاقات ميکنم.» اينچنين است که خانوادهي مارتَن و مادلن تريکوي هشتادساله، پيرزني که به زوال عقل مبتلاست، بدل به قهرمانهاي کتاب نويسنده ميشوند. فوئنکينوس براي نوشتن هجدهمين رمانش اين رويکرد را بهعنوان «چشمپوشي از داستانگويي» در نظر ميگيرد. او بااينکه شيفتهي قصهگويي است معتقد است داستان ساختن از هر زندگياي که پيش رويش قرار بگيرد از رماني ساختگي جذابتر خواهد بود و بر اين باور است که با ورود يک نويسنده به هر خانوادهاي رازها و شکافها بهسرعت سر باز ميکنند و اين همان واقعيتي است که بسيار هيجانانگيز است.
نويسنده | داويد فوئنكينوس |
قطع | رقعي |
مترجم | شهرزاد سلحشور |
نوع جلد | شوميز |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 268 |
نوبت چاپ | 1 |
ابعاد | * * |
سال چاپ | 1402 |
هنوز نظري ثبت نشده است