س: خورشيد بينهايت امروز زيباست. وقتي مادرم زنده بود و وقتي اين سياره رو ميديد، حس غرور بهش دست ميداد. ميدونين، اون قبلاً خيلي به اين سياره فحش ميداد، در واقع به همهچيزش، همهي چيزهايي که در زمين اتفاق ميافتاد، حتي چيزهايي که در آينده قرار بود اتفاق بيفته. همهي پديدههاي محيط زيست! آدم ميتونه بگه که از دست دادن اعتقادش به زمين کاملاً برحق بود. اما من حس ميکنم که از اين آفتاب درخشان خوشش مياومد. خداي من، نگاه کن، اين همه درخشش. انگار يه قطره از همون حالوهواي اوايل دوران مسيحيت دوباره رو زمين چکيده. همهچي در آب مقدس غوطهوره.
نويسنده | كلمنس جي. ستز |
قطع | رقعي |
مترجم | هروز قنبرحسيني |
نوع جلد | شوميز |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 84 |
نوبت چاپ | 1 |
ابعاد | 14 * 21 * 0.5 |
وزن | 95 |
سال چاپ | 1401 |
هنوز نظري ثبت نشده است