کلاريسي ليسپکتور بي اغراق از مشهورترين چهره هاي ادبي برزيل در قرن بيستم است. زبان او از مکان و زماني که او درباره شان قلم مي زنند فراتر مي رود و لحظات درک و شهود بخشي جدايي ناپذير از بده بستان او با جهان پيرامونش است. لحن ويژه او را بهتر و بيشتر از هر جا مي توان در داستان هاي کوتاهش بازجست، داستان هايي که اين نوشته ها و قصه واره هايي که در اين کتاب مي خوانيد بي شک زمينه ساز آفرينش آن ها بوده است. با خواندن سطرهاي کاريسي در اين کتاب، صرفا مطالبي پراکنده را نخواهيم خواند بلکه درباره بسياري از ابعاد زندگي نيز پاي درس هاي کوتاه، زيرکانه و پرشور او خواهيم نشست. کلاريسي، زني است فوق العاده و ابايي از نشان دادن حساسيت عميق خويش نسبت به رويدادهاي پيرامونش ندارد. با اين همه، اين حساسيت را چنان با ظرافت در گوشه و کنار نوشته خويش مي تند که به هنگام يافتن آنها ما نيز احساس مي کنيم بارها و بارها مي خواسته ايم همين ها را بگوييم و فرصتش را نيافته ايم. در واقع، بعد از خواندن کلاريسي، دلمان مي خواهد بنويسيم.
نويسنده | كلاريسي ليسپكتور |
قطع | رقعي |
مترجم | مجيد پروانهپور |
نوع جلد | شوميز |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 444 |
نوبت چاپ | 1 |
ابعاد | 14.5 * 21.5 * 3.5 |
وزن | 490 |
سال چاپ | 1400 |
هنوز نظري ثبت نشده است