فروردين! تلخترينست. نه، فروردين همان دلقكيست كه تنها تو باور ميكني. اين همه سبزي. اين همه كنار، اين همه گچ باوركردنيست؟
خالي. خالي. خالي. آنجا هنوز خاليست. وقتي آنجا هنوز خالي باشد فروردين چكار ميتواند بكند. فروردين چطور ميتواند همه را آنجا جمع كند و تو بتواني دوباره بندهاي رخت را ببيني. فروردين از كجا آن همه همهمه را توي اين سكوت جاي دهد. باورم نيس.
ادامه بده شايد بتوني،
فكر نميكنم، اين مث قضا و قدر وحشتناك و فوقالعادهس، اما نميتونم،
ادامه بده، شايد وسيله مزخرفي باشه - كه بتوني تركش كني.
ميرفتم. خدائي قديمي، در كوچههائي كه ميشناسي، ميرفت.
نويسنده | عليمراد فدايينيا |
قطع | رقعي |
نوع جلد | شوميز |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 88 |
نوبت چاپ | 4 |
ابعاد | 14.3 * 21 * 0.8 |
وزن | 127 |
سال چاپ | 1398 |
هنوز نظري ثبت نشده است