ژولي سرش را از كالسكه بيرون آورد. او كلاهي از پوست سمور بر سر داشت پالتو پوستش اندام او را چنان پوشانده بود كه فقط چهرهاش ديده ميشد. ژولي دگلمون ديگر به آن دختر جواني كه چندي پيش شاد و خوشبخت در گردشگاه توئيلري ميدويد شبيه نبود. چهره همچنان ظريفش، ديگر آن سرخي و درخشش گذشته را نداشت. چندين لاخه موي سياه كه از رطوبت شبانه وز كرده بودند رنگ پريدگي صورتش را برجسته ميكردند: گويي شادابي و سرزندگي چهره ژولي بيحس و كرخ شده بود. با وجود اين، در چشمانش آتشي خارقالعاده ميدرخشيد.
نويسنده | اونوره دو بالزاك |
قطع | رقعي |
مترجم | كورش نوروزي |
نوع جلد | شوميز |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 248 |
نوبت چاپ | 2 |
ابعاد | 14.4 * 1.3 * 21.4 |
وزن | 220 |
سال چاپ | 1398 |
هنوز نظري ثبت نشده است