پس از ترجمه بوطيقاي ارسطو، ويژگيهايي در كار هوراس يافتم كه باعث شد فكر كنم شايد ترجمه آن شكافي را كه در زمينه نظريه نمايشنامهي كمدي وجود دارد برطرف كند و با توجه به مثالهاي متعدد وي، اطلاعات بيشتري هم در مورد نمايشنامههاي رم باستان به ما بدهد و هم علت گرايش و علاقه خاص نئوكلاسيسيستها را به وي، به عنوان نظريهپرداز الگوي خود، روشن كند... علت همنشين كردن هوراس و درايدن، شايد از شباهت روش تحليلي هوراس و جان درايدن، به عنوان آغازگر نهضت نئوكلاسيسيم، آشكار شود. درايدن، به عنوان دنباله رو تفكر، سبك و روش باستاني، همان وسواسي را به خرج ميدهد كه هوراس در اثرش به نمايش ميگذارد: زبان ساده و قابل فهم براي خوانندگان، مثالهاي متعدد، اشاره به نمايشنامهنويسان و تشريح و تحليل عناصر نمايشي به همراه نمونههاي عين... به عبارت ديگر، آنچه هوراس از ارسطو در اثرش بازگو كرده و ميگشايد، در اثر درايدن، ضمن بحث در مورد نمايشنامهي عصر وي، با جزئيات بيشتر، آشكار ميگردد.
نويسنده | جان درايدن |
قطع | رقعي |
مترجم | هلن اوليايينيا |
نوع جلد | شوميز |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 148 |
نوبت چاپ | 1 |
ابعاد | 12.9 * 0.8 * 20 |
وزن | 128 |
سال چاپ | 1397 |
هنوز نظري ثبت نشده است