هيچ چيز اين رابطه برايش اهميت نداشت، فقط حس آزادي و رهايي كه داشت، برايش كافي بود. تجربه عجيبي برايش بود، چون خوب ميدانست كه وارد حريم ممنوعه شده... پدرش كجا بود تا ببيند دختري كه حق پوشيدن شلوار جين را نداشت، حالا به كجا رسيده! مازيار تبديل شد به معبودش... همه چيزش... هر روز و هر لحظهاش را با او ميگذارند، آنقدر پول خرج يكديگر ميكردند كه حد و اندازه نداشت. مثل اين كه حضور بهرام روز به روز بيشتر رنگ ميباخت.
نويسنده | نفيسه نظري (صبا) |
قطع | رقعي |
نوع جلد | شوميز |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 432 |
نوبت چاپ | 1 |
ابعاد | 14.4 * 1.7 * 21.4 |
وزن | 424 |
سال چاپ | 1396 |
هنوز نظري ثبت نشده است