در تاريكي قيدك مويت را پهلوي چادرت ميگذاري. مويهايت را با دستهايت ميگيري و باز ميكني و مياندازيشان روي شانههايت. مويهايت دراز استند. مويهايت بيخي دراز شدهاند. مويهايت به كمرت ميرسند. دلت ميشود مويهايت را كوتاه كني، دلت ميشود مويهايت را بچهگانه قيچي كني... اما دفعهي پيش هم كه ميخواستي مويهايت را قيچي كني بوبويت نمانده بود. قيچي همان طور در دستت مانده بود. بوبو قيچي را از دستت گرفته بود. بوبو گفته بود: «موي نمود زن است. باز چي فرقي است بين زنها و مردها...» گفته بود: «نمود زن به همين مويها است.خودت را كولي نساز.» گفته بود: «زن بيموي مثل باغ بيدرخت است.»
نويسنده | محمدحسين محمدي |
قطع | رقعي |
نوع جلد | شوميز |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 128 |
نوبت چاپ | 1 |
ابعاد | 15 * 0.6 * 21 |
وزن | 165 |
سال چاپ | 1395 |
هنوز نظري ثبت نشده است