ميان رهگذرها رفت سمت همان چهارراه قديم. نزديك كه ميشد هميشه دلش ميگرفت ـ قديم ميآمد، و چهارراه، كتابي ميشد كه تند تند ورق ميخورد. برگ برگ كتاب اين حوالي را از بر بود. با چنارها شاهد شهري بود كه زخم مي خورد و از زخمهاي خود ميخورد و رشد ميكرد و پهن ميشد.
نويسنده | كورش اسدي |
قطع | رقعي |
نوع جلد | شوميز |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 312 |
نوبت چاپ | 4 |
ابعاد | 14 * 1.6 * 20.3 |
وزن | 327 |
سال چاپ | 1397 |
هنوز نظري ثبت نشده است