«اسمش سيروس روشنه. شما اسمش را شنيدهايد، خوب ميشناسيد، نقاش بود، يه كمي هم بدتر از بنده خل. با پوران خانم هم آشنا بود. يعني براي كارگاه و گالري او كار ميكرد. نقاشي ميكرد. كه اين رو هم ـ لابد خبر داريد ـ اخيرا شايعاتي هست كه او در مرگ پوران و غلامخان دخالتي داشته. من فكر نمي كنم. بنده او را ميشناختم. دوستم بود. آدمي نبود كه حتي به مورچه آزار برسونه. ميخواستم پيداش كنم. خبري، نشاني بگيرم. گفتم بيام از شما كمك بخوام. شايد راهنمايي بفرماييد. راهي جلوي پاي ما بگذاريد. دختري داره كه خيلي نگرانه.»
نويسنده | اسماعيل فصيح |
قطع | رقعي |
نوع جلد | شوميز |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 376 |
نوبت چاپ | 5 |
ابعاد | 14 * 2 * 20.5 |
وزن | 418 |
سال چاپ | 1395 |
هنوز نظري ثبت نشده است