آوردن چند جملهاي درباره اين كتاب و روش كار شارف خالي از سودمندي نيست. ديدگاه شارف به عناصر ساختاري سينما ـ كه وي در هشت گروه ميگنجاند ـ در بنياد نگرشي شكلگراست، هر چند آن را با ساختارگرايي نحوي (نه ساختارگرايي معنايي) نيز درهم ميآميزد. به ديگر سخن، وي بيشتر به ويژگيهاي شكلي نماها و چگونگي پيوندشان به يكديگر ميپردازد تا به معنايي كه از آن نماها برميآيد از همين روست كه وي نه به تاويل و تفسير رويدادها كه به چگونگي نمايش آنها بر پرده توجه دارد، و اين را در گرو كاربرد درست عناصر ساختاري سينما ميداند. شارف هر چند سينما را نوعي زبان ميداند ولي اين مقايسه را چندان پيش نميبرد كه، همچون كريستين متز، سينما را تقريبا همانند زبان كلامي بپندارد، و كاربرد اصطلاحاتي زبانشناختي همچون نحو، قواعد كنش، و قواعد توانش نه بر يكساني سينما و زبان بلكه بر ساز و كار دروني سينما استوار است كه دست كم براي ارتباط قواعدي را به كار ميگيرد كه اگر سينما را نوعي زبان بدانيم كاربردشان توجيه ميشود.
نويسنده | استفان شارف |
قطع | خشتي |
مترجم |
|
نوع جلد | شوميز |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 172 |
نوبت چاپ | 11 |
ابعاد | 19.5 * 23 * 0.8 |
وزن | 300 |
سال چاپ | 1400 |
هنوز نظري ثبت نشده است