در گستره اين نمايشنامه در ساختار بيروني آن هماوردي ميان توانمندي شاهانه، نگاهداشت آن، كشور گشايي، و هزاران هزار ديگر، سرنوشتي است كه واژه به واژه، همراهي خواننده را خواهان است.
خواستههاي بيگانگاني كه پندارهاي ديگري دارند و پادشاهي كه در پي گسيل سپاه و پشتيباني در نبردي است كه پايان آشكاري ندارد، همه اينها در برابر شگفتي رويدادهايي كه در درون اين گستره پادشاهي در پي هم ميآيند واپس رانده ميشود. اين نمايشنامه از ديدگاه برگرداننده، يكي از مهرانگيزترين نمايشنامههاي شكسپير است كه از خامه توانمند او تراوش كرده. سه سرنوشت در اين نمايشنامه نمايان ميشود از گذشته، اينك و آيندهاي كه در هم تنيده شده است. پيوستگي جانشاه با مامش كه نگران از دست رفتن پادشاهي خويش هستند، بانو بلانش كه در آستانه پيوند با لويي، خواهان زندگي سرشار از دلباختگي است و آرتور نوجوان كه مامش كنستانس، در پي ساختن آينده او براي پادشاهي است، كه هر كدام با بياني شايسته، پيچيدگيهاي پندار آدمي را چنان مينمايانند كه بر انديشه خواننده اين نمايشنامه سايه انداخته و او را با خويشتن خويش به رويارويي ميكشد...
| نويسنده | ويليام شكسپير |
| قطع | رقعي |
| مترجم | حميدرضا ابراهيمي |
| نوع جلد | شوميز |
| زبان | فارسي |
| تعداد صفحات | 136 |
| نوبت چاپ | 1 |
| ابعاد | 14.4 * 0.6 * 21.5 |
| وزن | 163 |
| سال چاپ | 1395 |
هنوز نظري ثبت نشده است