نشت و گفت: ببينم، شنامهاي، كاذي، نشوني نداره؟ دست توي جيبهاي شلوار مرده كرد. سه ريال پول درآورد و بعد گذاشت سر جايش. از توي جيب پيراهنش كاغذ تاخوردهاي بيرون آورد. تاي كاغذ را باز كرد. عكس زني توي كاغذ بود. مراد و تراب سر پيش آوردند.
نويسنده | فرهاد كشوري |
قطع | رقعي |
نوع جلد | شوميز |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 104 |
نوبت چاپ | 1 |
ابعاد | 14.3 * 0.6 * 21.2 |
وزن | 125 |
سال چاپ | 1400 |
هنوز نظري ثبت نشده است