آنتوان چخوف از بسياري جهات مديون صحنه بود: روي صحنه بود كه خويشتن را به عنوان يك درامنويس باور ميكرد. بارها اتفاق افتاده بود كه در جريان تمرين يك نمايشنامه يا حتي در فرداي اولين شب نمايش آن، دست به اصلاح و ‹‹مرمت›› و گاهي اوقات تغيير بنيادي نمايشنامه ميزد. او ضمن تغيير و اصلاح و حذف اضافات ‹‹غير چخوفي›› آنها، با سرسختي و شهامت يك كاشف، به سوي شناخت خود راه ميگشود، اما رابطهاش با تئاتر فارغ از ناهمواريها و دغدغه خاطر نبود، آنچنان كه در سالهاي آخر حيات خود نوشت: ‹‹چه كنم كه با نمايشنامههايم هميشه يك اتفاقي ميافتد و نميدانم سبب چيست كه هر نمايشنامهام همراه با جنجال چشم به جهان ميگشايد و هميشه به جاي آنكه مانند هر مولفي از خلق اثر خود لذت ببرم، دچار احساس عجيبي ميشوم.››
نويسنده | آنتوان چخوف |
قطع | رقعي |
مترجم | سروژ استپانيان |
نوع جلد | گالينگور |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 500 |
نوبت چاپ | 5 |
ابعاد | 11 * 22 * 2.5 |
وزن | 650 |
سال چاپ | 1397 |
هنوز نظري ثبت نشده است