سرافينو گوبيو قهرمان و راوي رمان دفترهاي سرافينو گوبيري فيلمبردار به بيان زندگي انسان در عصر سرمايهداري ميپردازد. حرفه او به عنوان يك فيلمبردار و دستي كه دسته يك ماشين را ميچرخاند به طور تصادفي انتخاب نشده است. پيراندلو در اين دنياي ماشيني شده و باز توليد مكانيكي، شي را جايگزين هر جز از زندگي ميكند. تنها مكاني كه براي سرافينو گوبيو، قهرمان رمان نمودي از بهشت گمشده و معصوميت است ويلاي باصفا و پر آرامش سورنتو است كه در آنجا با پدربزرگ كارلو و مادربزرگ روزا و دو نوه آنها آشنا ميشود. گوبيو تصميم ميگيرد كه به روايتگر درد و رنج شخصيتهاي پيرامونش بدل شود. آنها را زير نظر ميگيرد، شخصيت و رفتارشان را بررسي ميكند، و مقابل آنها به آيينه بدل ميشود و نقاب از چهرهشان بر ميدارد. اما قهرمان به مرور اين تصميم را وامينهد تا جايي كه از واقعيت پوچ و خشن دور ميشود. و به عنوان فيلمبرداري خونسرد و بيتفاوت پشت دوربينش پنهان ميشود. او با نگاه مكانيكي دوربين به ثبت وقايع پيرامونش ميپردازد و ناگزير ميشود تكههايي از زندگي را به صورت غذا به دوربين بدهد. تا اينكه در پايان رمان طي فرآيندي از استحاله و دگرديسي با دوربينش يگانه ميشود.
نويسنده | لوييجي پيراندللو |
قطع | رقعي |
مترجم | اثمار موسوينيا |
نوع جلد | شوميز |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 288 |
نوبت چاپ | 1 |
ابعاد | 13 * 19.5 * 1.7 |
وزن | 350 |
سال چاپ | 1400 |
هنوز نظري ثبت نشده است