آخ، اين نكته بسيار اهميت داشت! چه شده بود كه دخترش نميخواست با او ديگر در زير يك بام زندگي كند؟ آيا شيرين هم از زشتي او در عذاب بود؟ دلش ميخواست اشك بريزد، با چه تمسخري در محكمه به متهميني كه اشك ميريختند مينگريست. حالا ميفهميد كه چقدر آدم راحت ميشود، كاش ميتوانست چشمانش را تر كند. آيا اشتباه نكرده بود؟ آيا زندگي، حتي زندگي خوشبخت دخترش، به اين زجرها نميارزيد؟
نويسنده | بزرگ علوي |
قطع | رقعي |
نوع جلد | شوميز |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 208 |
نوبت چاپ | 13 |
ابعاد | 14.4 * 0.9 * 21.3 |
وزن | 225 |
سال چاپ | 1400 |
هنوز نظري ثبت نشده است