تصوير اسكلتي در شيشه.
ليلا در دالان بيمارستان ميدود.
تصوير زني كه در قاب اشاره كرده است: سكوت.
ليلا در سكوت بيمارستان ميدود و از كسي نشاني ميگيرد.
ليلا نفسزنان به دري ميرسد كه مردي با لباس سفيد كنار آن ايستاده. ليلا مي خواهد برود تو، مرد جلويش را ميگيرد.
مرد با لباس سفيد دير رسيدين. امتحان شروع شده. انشاالله دوره بعد! تصوير ليلا كه نفسزنان تقريبا وا ميرود. از شيشه آخرين نگاه را ميكند، از ديد او تصوير گوهر كه بين امتحاندهندگان است.
نويسنده | بهرام بيضايي |
قطع | رقعي |
نوع جلد | شوميز |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 120 |
نوبت چاپ | 8 |
ابعاد | 14.5 * 0.5 * 21 |
وزن | 150 |
سال چاپ | 1398 |
هنوز نظري ثبت نشده است