- جزییاتبراي اين كه به ستوه اومدهام. براي اين كه از دستهايي كه فقط به درد خودم ميخوره، خسته شدهم. براي اين كه من تحقير شدهم. براي اين كه وقتي ميبينم گندم جوونه ميزنه، چشمه بيوقفه آب ميده، گوسفندها هزار تا هزار تا بره به دنيا ميآرن، سگها... وقتي اينا رو ميبينم، حس ميكنم كه من تحقير شدهم. طبي...
- مشخصات محصول
- بررسی ها0
براي اين كه به ستوه اومدهام. براي اين كه از دستهايي كه فقط به درد خودم ميخوره، خسته شدهم. براي اين كه من تحقير شدهم. براي اين كه وقتي ميبينم گندم جوونه ميزنه، چشمه بيوقفه آب ميده، گوسفندها هزار تا هزار تا بره به دنيا ميآرن، سگها... وقتي اينا رو ميبينم، حس ميكنم كه من تحقير شدهم. طبيعت تمام زادههاي خودشو به رخ من ميكشه و من به جاي دهن گرم پسرم، روي سينههام زخم نيشتر حس ميكنم.
زبان | فارسي |
نويسنده | فدريكو گارسيا لوركا |
مترجم | پري صابري |
سال چاپ | 1397 |
نوبت چاپ | 9 |
تعداد صفحات | 80 |
قطع | رقعي |
ابعاد | 14 * 0.4 * 21.5 |
نوع جلد | شوميز |
وزن | 50 |
هنوز نظري ثبت نشده است