درخت مثل خود آذر است، شوخ و شنگ و ديوانه. از مدتها پيش پيله كردهام به درخت. شايد هم درخت پيله كرده است به من. بعضي وقتها ميآيد و مثل ولگردي ميچسبد به ديوار مغرم و همانجا از نو سبز ميشود. آفتاب از هر طرف به آن ميتابد و درخت انگار يك هوا بلندتر ميشود. از همه خانههاي محله ميشود آن را ديد. بعد آرام و بيصدا دود از آن بلند ميشود. مثل اين است كه ذرهبين گندهاي رويش بگيري و آتشش بزني يا انگار صاعقه آن را زده باشد. صاعقهاي بدون باران، آن هم در هواي آفتابي، اريب، ناگهاني و بيصدا. درخت سياه ميشود.
| نويسنده | فريبا وفي |
| قطع | رقعي |
| نوع جلد | شوميز |
| زبان | فارسي |
| تعداد صفحات | 184 |
| نوبت چاپ | 9 |
| ابعاد | 14.5 * 0.8 * 21.5 |
| وزن | 150 |
| سال چاپ | 1396 |
هنوز نظري ثبت نشده است