نخل مراد، تو آباديشان، حسابي پا گرفته بود. بزرگ و بزرگ ميشد. تنهاش كلفت ميشد و شاخ و برگش زياد. سبز سبز، شاداب، زمستان و تابستان. با سرما و يخبندان اخت شده بود. هر چند خرما نداشت. عجيب بود مردم آبادي جور ديگري بهاش نگاه ميكردند. مثل سرو. پر از افسانه كه دهان به دهان ميگشت، مقدس.
| نويسنده | هوشنگ مرادي كرماني |
| قطع | رقعي |
| نوع جلد | شوميز |
| زبان | فارسي |
| تعداد صفحات | 132 |
| نوبت چاپ | 9 |
| ابعاد | 14.1 * 0.6 * 21.2 |
| وزن | 150 |
| سال چاپ | 1388 |
هنوز نظري ثبت نشده است