شباي پاييز... وقتي آدم تك و تنها جلوي اسبش از زير درختاي بارون خورده رد ميشه، اين طرف بوتههاي خشكيده، اون طرف درختاي ليلكي، جاده هم پر از مه... اونوقت توي تاريكي صداي پاي اسبتو ميشنفي، ميشنفي كه يه چيزي، يه چيزي مث مرگ از پشت سر بهات نزديك ميشه و ... و آدم خيال ميكنه، ديگه تمومه.
نويسنده | اكبر رادي |
قطع | رقعي |
نوع جلد | شوميز |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 116 |
نوبت چاپ | 11 |
ابعاد | 14 * 0.7 * 21 |
وزن | 125 |
سال چاپ | 1400 |
هنوز نظري ثبت نشده است