- جزییاتغروب بود. من زل زده بودم به پشت دستهاش، هر دو وحشت كرده بوديم. بس كه نزديك شده بوديم به هم، بس كه معصوميت ريخته بود آنجا، پشت دستها. بعد، من با انگشت اشاره، خطي فرضي و مورب، درست از وسط ساعد تا انگشت كوچك دست راستاش كشيدم و به او گفتم كه عميقا دوستش دارم.
- مشخصات محصول
- بررسی ها0
غروب بود. من زل زده بودم به پشت دستهاش، هر دو وحشت كرده بوديم. بس كه نزديك شده بوديم به هم، بس كه معصوميت ريخته بود آنجا، پشت دستها. بعد، من با انگشت اشاره، خطي فرضي و مورب، درست از وسط ساعد تا انگشت كوچك دست راستاش كشيدم و به او گفتم كه عميقا دوستش دارم.
زبان | فارسي |
نويسنده | مصطفي مستور |
سال چاپ | 1391 |
نوبت چاپ | 7 |
تعداد صفحات | 56 |
قطع | رقعي |
ابعاد | 14.5 * 0.2 * 21.5 |
نوع جلد | شوميز |
وزن | 75 |
هنوز نظري ثبت نشده است