شايد فاجعهاي که گردانش را به ميان آن برد، قربانيکردن آنهمه انسان و اسب، فقط براي اين بود که آنچه ديگر در قلمرو زندگي نميتوانست اتفاق بيفتد ـ چراکه براي وقوعش خيلي دير شده بود ـ بعد از زندگي اتفاق بيفتد، يعني در عالم مرگ. تخيل لرنت ـ هولنيا، درست همچون رؤيا، تمام مرزهاي مکان و زمان را در مينوردد، روي استيکس پل ميزند تا مردهها و زندهها بيهيچ آدابي سر يک ميز بنشينند، جوري که انگار تمام هستي موجوديتي يکپارچه دارد. ويژگي کلايستي اين داستان، نثر موجز و فشردهاي که در جرياني پيوسته و توقف ناپذير پيش ميرود، با نيرويي شاعرانه تقويت و غني شده که فقط در اختيار شاعري است که قالب بيانياش اساسا شعر غنايي باشد.
| نويسنده |
|
| قطع | پالتويي |
| مترجم | اژدر انگشتري |
| نوع جلد | شوميز |
| زبان | فارسي |
| تعداد صفحات | 120 |
| نوبت چاپ | 1 |
| ابعاد | 14.5 * 18.5 * 0.8 |
| وزن | 135 |
| سال چاپ | 1404 |
هنوز نظري ثبت نشده است