آه، اي سرزمين بينوايم، چه دردهاي جانکاهي را بايد که تاب آورم! من چرا مادر شدم؟ چرا دردي به دردهايم افزودم؟... من هکتورم را سلاخيشده ديدهام که تنش را پي يکي گردونه بر زمين ميکشيدند. تروا را ديدهام که در آتش ميسوخت! و مرا از گيسوانم تا کشتيهاي يوناني بر زمين کشيدند تا يکي برده شوم!... تمام زندگيام فلاکت است!... من تنها يک پسر دارم... اما برآنند تا او را هم به خاک مرگ اندازند! اما نه! اگر اين زندگي فلاکتبارم بتواند او را از مرگ برهاند، پس بگذار چنين شود!... پسرم، من به هادس ميروم تا شايد تو زنده بماني. اگر از مرگ رستي، آنگاه مادرت را به ياد آر.
بخشي از نمايشنامه آندروماک
نويسنده | اوريپيد |
قطع | رقعي |
مترجم | غلامرضا شهبازي |
نوع جلد | شوميز |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 84 |
نوبت چاپ | 1 |
ابعاد | 14.5 * 21.5 * |
وزن | 120 |
سال چاپ | 1404 |
هنوز نظري ثبت نشده است