تورج نياکانِ داستاننويس، در لحظهاي شگفت با فريماه پيرنيا آشنا ميشود. او خيلي زود درمييابد که جانش در زمانهاي مختلف با جان اين زن، که گويي ناگاه بر او نازل شده، پيوند داشته است. به سفري دروني ميروند، پر از صحنههاي بيم و اميد تا عاقبت به کنار راه ميافتند؛ جايي که تمام گشتوگذارها به پايان ميرسد. اين رمان جذاب و خيالورزانه نوشته محمد قاسمزاده (متولد 1334) داستاننويس شناختهشده معاصر است که از دهه 1370 به بعد رمانهاي متعددي به قلم او منتشر شده و مورد توجه قرار گرفته است.
«تورج نياکان نزديک باغ ژاپني نشسته بود و باغچه برگپوش را نگاه ميکرد که تاي سمت چپ آن دروازه بزرگ باز شد و آن زن سفيدپوش بيرون آمد...»
نويسنده | محمد قاسمزاده |
قطع | رقعي |
نوع جلد | شوميز |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 167 |
نوبت چاپ | 1 |
ابعاد | 14.5 * 21.5 * 1.2 |
وزن | 220 |
سال چاپ | 1403 |
هنوز نظري ثبت نشده است