ما بيش از آن که با پديده ي تقريباً طبيعي شناسايي دشمني که تهديدمان ميکند روبه رو باشيم با فرآيند خلق دشمن و آفريدن تصويري شيطاني از او روبه روييم، چرا که دشمن داشتن نه تنها براي هويت يابي ما اهميت دارد بلکه از اين نظر هم مهم است که مانعي درست ميکند تا ما بتوانيم نظام ارزشي مان را با آن بسنجيم و در راه غلبه بر آن ارزش خود را نشان دهيم. پس وقتي دشمني در کار نيست بايد آن را ابداع کرد اين شالوده ي نظر اومبرتو اکو در مقاله ي نخست کتاب حاضر است.
در مقاله ي دوم اکو از فاشيسم ميگويد که ميتواند در سيماهاي گوناگوني ظاهر شود و فقط کافي است يک يا چند ويژگي از ويژگيهاي چهارده گانه ي آن موجود باشد تا فاشيسم پا بگيرد. در اين راستا نويسنده معتقد است فاشيسم هنوز ميتواند در معصومانه ترين چهره ها برگردد. وظيفه ي ماست که نقاب از چهره اش برداريم و هر يک از شکل هاي جديدش را افشا کنيم - هر روز در هرکجاي جهان.
نويسنده | اومبرتو اكو |
قطع | رقعي |
مترجم | محمد نبوي |
نوع جلد | شوميز |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 78 |
نوبت چاپ | 1 |
ابعاد | 13 * 20 * 0.2 |
وزن | 100 |
سال چاپ | 1403 |
هنوز نظري ثبت نشده است