«مردي که ميخندد» آخرين رماني است که ويکتور هوگو در ژوئي? 1866، در بروکسل، نگارشش را آغاز ميکند و دو سال بعد، در اوت 1868، آن را به پايان ميرساند. هوگو در اين اثر بيش از هر اثر ديگرش به مخالفت با اشراف سالاري برميخيزد و در نامهاي به اُگوست واکري، شاعر و روزنامهنگار فرانسوي سد? نوزدهم، مينويسد: «اين کتاب شرححال انگلستان نيست، شرححال بشريت است. مردي که ميخندد اثري انساني است.»و ميگويد: «من اشرافيت انگلستان را بيطرفانه ترسيم کردهام و خواستهام در هر سطر خواننده را به تفکر وادارم. خوانند? راستين خوانند? متفکر است و من آثارم را براي چنين خوانندهاي مينويسم؛ و تو، هرکه باشي، اگر هنگام خواندن ميانديشي، آثارم را به تو پيشکش ميکنم.»
اميل زولا از مردي که ميخندد بهعنوان اثري والا ياد ميکند و بسياري اين اثر را مهمترين اثر هوگو به شمار ميآورند.
نشر هرمس از اين دسته چاپ کرده است:
بينوايان
گوژپشت نتردام