قسمت هايي از کتاب:
اگر اتفاقي فقط براي يکي شان مي افتاد که مي توانست پيوند بينشان را قوي تر کند، اتفاقي که مي توانستند از آن به سلامت گذر کنند … مثل تصادفي که از آن جان سالم درببرند و ارزش زندگي را به آن ها گوشزد کند. دردي کوتاه؛ دردي کوتاه و آماده که کمک کند به خواسته هايشان تعادل بدهند. افکارْ وحشيانه به ذهنش هجوم آورده بودند … در درونش مي داند که اگر به اين چيزها فکر کند، يعني هيچ قدرتي ندارد. و فقط اگر يک تراژدي برايش اتفاق بيفتد مي فهمد که اصلا قدرتي در او مانده يا نه. چطور کسي مي تواند آرزوي سرطان کند؟ در هفته هاي آينده تمام ذهنش درگير اين قضيه خواهد بود. صدايي در درونش مي گويد: اين همان بزدلي اي است که بالأخره همه مان را از هم جدا خواهد کرد؛ آن قدرت ظاهري را در هم خواهد شکست …
نويسنده | كنان جونز |
قطع | رقعي |
مترجم | زينب آرمند |
نوع جلد | شوميز |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 121 |
نوبت چاپ | 1 |
ابعاد | * * |
سال چاپ | 1402 |
هنوز نظري ثبت نشده است