- جزییات« يك لحظه به نظرم رسيد همان رابط است. بعد چهرهاش برگشت به همان چهره پليس. روي قايق پدربزرگ بوديم و ماهي ميگرفتيم. صداي زنگدار او را از زير آب شنيدم. واژههايش به شكل حباب ميآمدند روي آب. نخ ماهيگيري را كشيدم بالا. سر او از آب آمد بالا. چشمانش بسته بود. قلاب به لثهاش گير كرده بود.»
- مشخصات محصول
- بررسی ها0
تماس با پشتیبانی