|بهنظرش اين روزها همه عطش دانستن داشتند و ميخواستند همهچيز را بدانند و احساس ميکردند که ميتوانند از تمام پيچيدگيها سر دربياورند، انگار که بصيرت گوشهاي به انتظارشان نشسته باشد. درحاليکه عنان کل امور در دست ما نيست و آگاهي از بارِ درد و رنج آدم نميکاهد. بهترين راهي که ميتوان در اين زندگي پيشه کرد اين است که به دل آن بزنيم، درست مثل باد که از ميان شاخهها ميگذرد، اينکه رنج ببريم، تا زماني که به وضعيت عدم نايل شويم يا اينکه رنج خود را به دوش بکشيم.
|احتمالاً استادانهترين وجه رمان آو نشان دادن جدايي ما از ميلمان است _ جدايي ما و و همينطور ساير آدمها از ميلمان... . ميتوان اين را در نثر صميمي، لطيف و شکيباي آو احساس کرد، نثري که گاه با حقايقي تطابق دارد که از دسترس راوي بيروناند. - پيتر سي. بيکر، نيويورکر
نويسنده | جسيكا او |
قطع | پالتويي |
مترجم | نيما حسن ويجويه |
نوع جلد | شوميز |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 148 |
نوبت چاپ | 1 |
ابعاد | 11 * 18 * 0.8 |
وزن | 150 |
سال چاپ | 1402 |
هنوز نظري ثبت نشده است