«هيچکس پيروز ماجرا نيست. همه خودشان را با اوضاع وفق ميدهند.»
نمايشي هولناک و درعينحال طناز از اولين روزهاي ظهور فاشيسم و طرفداران دوآتشهي رايش سبيلمسواکي، آدولف هيتلر.
هانس ورنر ريشتر در روزگار پيروزيهاي دروغين بهسراغ قصهي زندگي دو مرد همنام رفته که از بد حادثه قوموخويش هم هستند؛ ويليِ آرايشگر و ويليِ معلم. ويلي آرايشگر از ترس عقبماندن و شعف همرنگ جماعت شدن چنان جلودار ميشود که رايش سوم تا اتاقخواب خانهاش هم نفوذ ميکند، و ويلي معلم از اين تب تند دلباختگي به رايش و حزب نازي، منزجر است.
هانس ورنر ريشتر، يکي از شاخصترين نويسندگان ادبيات آلماني، اما به همينجا بسنده نميکند؛ او قهرمانهايش را در روزگاري که ورق برگشته و جاي دوست و دشمن تغيير کرده هم به خوانندهي اين رمان نشان ميدهد و به قول او: «خداي من! چه کسي قرار است همهي اينها را درک کند.»
| نويسنده | هانس ورنر ريشتر |
| قطع | جيبي |
| مترجم | سينا درويش عمران |
| نوع جلد | شوميز |
| زبان | فارسي |
| تعداد صفحات | 168 |
| نوبت چاپ | 1 |
| ابعاد | * * |
| سال چاپ | 1402 |
هنوز نظري ثبت نشده است