در 7 دسامبر 2010، ماريو بارگاس يوسا جايزه نوبل ادبيات را دريافت کرد. سخنراني نوبل او يک اداي احترام بود به قدرت داستان در الهام بخشيدن به خوانندگان براي جاه طلبي بيشتر، مخالفت و بروز کنش سياسي. وارگاس يوسا مينويسد: «بدون کتابهاي خوبي که خواندهايم، ما بدتر از آنچه هستيم، خواهيم بود، سازگارتر، بيقرارتر، مطيعتر، و روح انتقادي، موتور پيشرفت، حتي وجود نداشت.».درست مثل نوشتن، خواندن اعتراضي است به فقدانهاي زندگي. وقتي در داستان به دنبال چيزهايي مي گرديم که در زندگي از دست رفته، بدون نياز به گفتن يا حتي دانستن آن، ميگوييم که زندگي آنچنان که هست تشنگي ما را براي قدر مطلق - پايه و اساس شرايط انساني - برآورده نميکند. باور داريم که بايد بهتر باشد.» سخنراني وارگاس يوسا استدلالي قوي براي ضرورت ادبيات در زندگي امروز ما است. زيرا همانطور که او به شيوايي مي نويسد، «ادبيات نه تنها ما را در روياي زيبايي و خوشبختي غرق ميکند، بلکه ما را از هر نوع ظلم و ستم آگاه ميکند».
تخيل جسو، پويا و بيپايان مولد رماننويس پرويي، ماريو بارگاس يوسا، يکي از غولهاي نويسندگي زمان ما، ستودني است. . . او مانند هر نويسنده بزرگي، باعث ميشود آنچه را که هميشه به آن نگاه ميکرديم، اما هرگز متوجه آن نشدهايم، به وضوح ببينيم.
نويسنده | ماريو بارگاس يوسا |
قطع | رقعي |
مترجم | منوچهر يزداني |
نوع جلد | شوميز |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 236 |
نوبت چاپ | 1 |
ابعاد | 12.5 * 19.5 * 1 |
وزن | 215 |
سال چاپ | 1401 |
هنوز نظري ثبت نشده است