فقط چندباري خواب اينگه بوري را ديدهام، با وجود اين او شخص اول يکي از کوتاهترين روياهايم است. آنقدر کوتاه که در دقيقهاي ميشود تمام خواب را تعريف کرد و شايد همين بزرگترين مزيت آن باشد. اينکه روزي روي يک نيمکت سنگي نشسته و مويش را با يک برس شيشهاي شانه ميزند. مويش از طلاي خالص است و بلند تا کمر. هوا دارد تاريک ميشود. اما هنوز ميتوان در دوردستها ابري از گرد و غبار ديد. ناگهان ميبينم يک سگ چوبي بزرگ کنارش نشسته و از خواب بيدار ميشوم. به گمانم اين خواب را درست چند روزي پس از آشنايي با او ديدم. خوابم را برايش تعريف کردم. گفت: گردوغبار يعني اينکه عشقي در حال تولد است. گفتم: من هم همينطور فکر ميکنم. و هر دو احساس خوشبختي کرديم.
- از متن داستان-
مردي آلماني به نام نئودو برگر، که شيفته ي بازيهاي جنگي است، به همراه دوستش، اينگه بوري، براي تعطيلات به يکي از سواحل اسپانيا مي روند. به زودي آنها با زوج آلماني ديگري، چارلي و حنا، آشنا ميشوند. اما چارلي يکباره و بدون هيچ ردي ناپديد شده و زندگي منظم ئودو به آشوب کشيده مي شود و ايگنه بوري و حنا به آلمان بازميگردند و به زندگي عادي خود ادامه مي دهند، اما ئودو حاضر به ترک هتل نمي شود و تمام وقت مشغول بازي است. او در جريان بازي با يک شخصيت عجيب محلي درگير و هرچه به پايان آن نزديک مي شود، درمييابد که يک بازي تا چه حدي ميتواند نتايج واقعي داشته باشد. بولانيو با استفاده از تمام عناصر و نمادهاي آثار قبلي خود در اين رمان، چنان شوق بازي کردن و خيالورزي در نوشتن را به هم مي آميزد که مخاطب را مسحور ميکند. رايش سوم در سال 1989 نوشته و 10 سال پس از مرگ بولانيو، در ميان نوشتههاي او يافت شد.
نويسنده | روبرتو بولانيو |
قطع | رقعي |
مترجم | رباب محب |
نوع جلد | شوميز |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 344 |
نوبت چاپ | 1 |
ابعاد | 14 * 21.5 * 2 |
وزن | 330 |
سال چاپ | 1401 |
هنوز نظري ثبت نشده است