همواره اطلاعات و دانش دست اول درباره موقعيت هاي تاريخي و جغرافيايي را مي توان از متوني استنباط کرد که در آن ها فردي تجربه هاي فردي و بي واسطه اش را بدون قصد و غرض و موضع گيري هاي سياسي و بدون طمع کسب صله و تحسين حاکمان وقت نگاشته است. مسير مرگبار سفرنامه اي است که در آن شهرهاي بسيار را مي توان يافت که امروزه دستخوش تغييرات بنياديني شده اند تا جايي که گاهي باور کردن اين که نويسنده دربارة شهري سخن مي گويد که سال ها در آن زيسته ايم، براي ما خوانندگان دشوار مي شود. در 1939 که اروپا را جنگي فاجعه آميز تهديد مي کند، الا مايار که تاب مشاهدة جنايات و فجايع جنگ را ندارد، با زني جوان، سرخورده از زندگي و اسير رنج و اعتياد به نام آن ماري شوارتزنباخ با يک فورد از سوييس رهسپار افغانستان مي شوند و سر راهشان از شهرهاي بلگراد، استانبول، بايزيد، تبريز، تهران، مشهد، هرات و... ديدن مي کنند. گزارش اين سفر، کتاب مسير مرگبار است که در 1940 نوشته مي شود.